پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پرنیان

جیکو

نزدیک عید بود و با هم به بازار رفتیم تا هوایی عوض کنیم. جوجه های رنگی، ماهی، بساط چهارشنبه سوری و ... چند وقت بود که می گفتی جوجه می‌خوام و بابا می گفت جوجه رنگی ها می میرن و این که آپارتمان جای نگهداری از جوجه نیست اون روز بالاخره من برات یه جوجه سبز خریدم، کلی ذوق داشتی، وقتی رسیدیم خونه رفتی خونه خاله و یه جعبه کفش گرفتی و گذاشتی داخلش.. روز اول جوجه زیاد تحرک نداشت و بابا می گفت این مردنیه، من مگه نگفتم جوجه نگیرید... حالا میخواهید بدید بخوره؟  خودش رفت عطاری و یه کم گندم داد آسیاب کردن و آورد... از روز بعد اگر بدونییی چه شیطونی شده بود، هر جای خونه که می‌رفتیم دنبالمون میومد، آنقدر تند می رفت که ...
12 اسفند 1402
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد